کد خبر: ۳۸۰۸
۰۸ آذر ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

چهارسوق نوغان، یتیم بچه جدا افتاده از مادر

این بار درباره آن بخش از نوغان خواهیم گفت که به روایت این دوست عزیز چون طفل جدا مانده از مادر است و اکنون دیگر تنها در ذهن قدیمی های مشهد است اگرنه برای آن هایی که برای نخستین بار وارد آن می شوند، «آصفی» یا«طبرسی 11» است و برای کسبه بعد از «چهارسوق» هم «کوچه سیابان». این نام های متعدد هم هرکدام داستانی دارد

  ما ایرانی ها ضرب المثل مشهوری داریم با این مضمون: « کار را که کرد، آنکه تمام کرد » شما که شروع به باز معرفی راسته کوچه نوغان کرده اید چرا چیزی از بخش جدا شده آن در جریان احداث فلکه طبرسی ننوشتید؟ مگر این طفل جدا مانده از مادر بخشی از نوغان نیست.» جملات بالا بخشی از مکالمه یکی از دوستان با من بعد از خواندن متن معرفی راسته کوچه نوغان در دو شماره اخیر صفحه دوشنبه های تاریخ و هویت روزنامه بود. 

همین گفت وگو البته بخش دیگری هم داشت که در پایان نوشتار بدان می پردازم  عاملی شد تا روایت نوغان را در دو شماره به پایان نرسانیم و در این شماره هم از نوغان بگوییم. البته این بار درباره آن بخش از نوغان خواهیم گفت که به روایت این دوست عزیز چون طفل جدا مانده از مادر است و اکنون دیگر تنها در ذهن قدیمی های مشهد است اگرنه برای آن هایی که برای نخستین بار وارد آن می شوند، «آصفی» یا«طبرسی 11» است و برای کسبه بعد از «چهارسوق» هم «کوچه سیابان». این نام های متعدد هم هرکدام داستانی دارد که در ادامه ابتدا شما را با دلایل آن و سپس دیدنی های این کوچه آشنا می کنیم.

 

داستان جدایی این بخش از نوغان چیست؟


اگر مطالب قبلی این صفحه درباره گذشته نوغان را مطالعه کرده باشید با نحوه جدایی محدوده چهارسوق نوغان از راسته نوغان در ابتدای قرن14 هجری یعنی حدود 95 سال پیش آشنا هستید. اما برای یادآوری مجدد این امر و البته آن هایی که بعد از این نوشتار همراه ما شده اند، باید این گونه روایت کنم که یکی از نخستین خیابان های ایجاد شده در مشهد در ابتدای قرن گذشته خورشیدی، خیابان طبرسی است. 

برای ایجاد این خیابان که قرار بوده حرم مطهر را به محدوده ای که در آینده مخازن سوخت شهر در آن ایجاد می شود، مرتبط کند نه تنها قبرستان قدیمی قتلگاه یا همان باغ رضوان کنونی دوپاره شد که کهن محله نوغان را هم به دو قسمت تقسیم کرد. آنچه قتلگاه را دو نیم کرد خود خیابان طبرسی بود اما عامل دو تکه شدن نوغان گل کاری طبرسی آن زمان و میدان طبرسی کنونی است.

پس از این تقسیم هر کدام از دو بخش نوغان سرگذشت خاص خود را پیدا کردند. راسته نوغان در سال های بعد ضمن حفظ هویت خود تا اندازه بسیاری از محله بالاخیابان تأثیر پذیرفت، به نحوی که محلات حاشیه ای آن چون ته پل محله، حمام باغ و دریادل به مرور زمان از مناطق اصلی سکونت کارکنان دولت و آستان قدس شدند اما سرنوشت بخش جدا افتاده از مادر این گونه بود که این محدوده کم کم و به مرور زمان تحت تأثیر تغییر فضای محله پایین خیابان از محله تاجرنشین شهر به محل سکونت اقشار به نسبت آسیب پذیرتر قرار گرفت. 

این تأثیرپذیری به دلیل مجاورت کوچه سیابان که به نوعی ادامه مسیر نوغان به سمت پایین خیابان بود، بسیار بیشتر شد تا جایی که در سال های نیمه دوم قرن14 خورشیدی فاصله فرهنگی ساکنان این دو بخش نوغان به شدت افزایش پیدا کرد و هرکدام از این منظر به شدت به محلات مجاور خود یعنی بالاخیابان و پایین خیابان شبیه شدند.


چرایی چند نامی

پیش تر به این موضوع اشاره کردم که این بخش از نوغان اکنون یک هویت اسمی چندگانه دارد و هم زمان هم «چهارسوق نوغان»، هم «سیابان»، هم «آصفی» و حتی «طبرسی 11» خوانده می شود. هر کدام از این نام گذاری ها البته فلسفه ای دارد.
نام «طبرسی 11» تنها به این دلیل که ششمین کوچه سمت راست خیابان طبرسی است از طریق شهرداری نصیب کوچه مدنظر شده است. 

درباره نام قدیمی «چهارسوق نوغان» هم باید بر این امر تأکید کرد که سوق به معنی بازار است و درباره نام «سیابان» باید گفت که به روایتی سکونت برخی از افراد غیر بومی دارای پوست تیره چون غیرشمارها در بخشی از این کوچه دلیل این نام است البته که برخی روایت های دیگری را هم مطرح کرده اند که جاری شدن بخشی از آب کثیف خارج شده از صحن عتیق حرم رضوی در جوی میانه آن که به رنگ سیاهی می زده، یکی از این روایت هاست.

درباره چرایی «آصفی» نامیده شدن هم که در ذیل تابلو نصب شده از سوی شهرداری در ابتدای این کوچه و زیر طبرسی 11 قید شده هیچ کدام از اهالی کوچه اطلاع دقیقی نداشتند و البته در اسناد مکتوب مرتبط با نام گذاری کوچه ها و خیابان های شهر هم به درستی دلیل این نام گذاری شفاف نشده است و حتی مشخص نیست که آیا زمانی فردی با این عنوان در این کوچه سکونت داشته یا نام شهیدی از اهالی این کوچه یا شهر بوده است یا اینکه حداقل نام کوچک این فرد چیست؟


کتیبه ای تاریخی، قربانی نیازهای امروزین

اما از نام و گذشته این کوچه که بگذریم و بخواهیم شما را با آنچه اکنون هست آشنا کنیم، باید در نخستین گام به مجموعه تجاری چند طبقه احداث شده در ابتدای این کوچه بپردازیم. این مجموعه که «شرق زیست» نام دارد را اغلب آگاهان در ارتباط به طرح نوسازی و بازسازی اطراف حرم مطهر رضوی می دانند. 

روبه روی مجموعه «شرق زیست» و در طرف دیگر کوچه با اندکی تأمل و دقت با یکی دیگر از جلوه های تخریب بافت کهن و تاریخی مشهد روبه رو می شویم. در بین مغازه های ششم و هفتم این بخش یک کتیبه کهن سنگی وجود دارد که کسبه برای نصب سایبان مغازه های خود به آن آسیبی قابل توجه زده اند. 

این کتیبه که در اصل سند وقف مغازه های مجاور است، خود دلیلی بر دیرینه بودن این بخش از کوچه است. آن هم با عمری حدود دو قرن. به عبارت بهتر این کتیبه سنگی تاریخی با اینکه سندی بر تاریخی بودن مغازه های مجاور آن است اما قربانی نیازهای امروزین موجود در این بخش از کوچه چهارسوق نوغان شده است.


مسجد «خمسه طیبه نوغان»

اندکی پس از این راسته مغازه، مسجد «خمسه طیبه‌نوغان» چشم نوازی می کند. این مسجد هرچند از لحاظ ظاهر و بنا حدس و گمان ها را به حدود پنجاه سال قبل می برد اما به گواه قدیمی های این محدوده عمری بسیار بیش از این دارد. البته «هیئت خمسه طیبه نوغان» هم با قدمتی صدساله دلیلی دیگر بر عمر کهن این مجموعه است. هیئتی که هر ساله در روزهای عزای حسینی یکی از پرشورترین بازار رفتن ها در بین هیئت های مشهد را به خود اختصاص داده است.


مغازه ای به یادگار مانده از دوران نوغان کهن

یکی دیگر از دیدنی های چهارسوق نوغان مغازه مجاور مسجد «خمسه طیبه» است. تنها یک نگاه به اجناس این مغازه انسان را به دوران قبل از تسلط ماشین بر زندگی اجتماعی مردم یا حتی قبل از آغاز استفاده از انرژی اسب بخار برمی گرداند. این مغازه محل عرضه انواع و اقسام وسایل مورد احتیاج اسب مانند زین، دهنه، مهمیز و نعل و زنگ و البته وسایلی چون انواع منقل و وسایل گرمایشی قدیمی است. زنجیر، طبل، سنج و پرچم و سایر وسایل عزاداری هم در این مغازه به وفور وجود دارد.


گرمابه ای ممتاز در گذشته و حال

دیدنی دیگر این راسته که شما را نه تنها به تماشا بلکه حضوری چند ساعته در آن دعوت می کند، مجموعه «حمام ممتاز» است. این حمام که اندکی بعد از خود چهارسوق نوغان که پیش تر آن را معرفی کردم و در بخش موسوم به کوچه سیابان این راسته قرار گرفته، قطع به یقین یکی از معدود حمام های عمومی کنونی شهر است که هم زمان هم فضای نمره و هم عمومی آن فعال است.

 حمام ممتاز که عمرش به دوران حمام های خزینه ای می رسد و از آن زمان تاکنون پذیرای زائران و مجاوران بسیاری بوده از یک امتیاز دیگر هم برخوردار است و آن داشتن دلاک است. چیزی که در روزگار امروزی نایاب است و حکم گوهر شب چراغ را دارد.


مسجدی برای رفع مشکلات

مسجد امام علی النقی(ع) که در تابلو اسم آن کنار نام این امام همام عنوان «مشگل گشا» هم ثبت شده، دیگر بنایی است که هنگام عبور از این گذر دقایقی را به آن اختصاص دادن خالی از لطف نیست. به گفته اهالی محل این مسجد کوچک بدان دلیل مشگل گشا لقب گرفته که تاکنون هیچ کدام از افرادی که آن را می شناسند، پس از حضور در مسجد و خواندن نماز حاجت دست خالی برنگشته و در اندک زمانی گرهی که در کار و زندگی آن ها افتاده بوده ، باز شده و چرخه زندگی شان به روال معمول افتاده است.


مغازه هایی در خدمت حرم مطهر رضوی

مغازه های انتهایی این کوچه میزبان یکی از مشاغلی است که در نگاه نخست وجود آن در این فاصله از حرم مطهر رضوی کمی بعید و حتی غیرقابل قبول می باشد اما با توضیحات ارائه شده از سوی فعالان در این صنف نتیجه برعکس شده و حتی وجودشان در این محدوده ضروری هم تلقی می شود.

 این مغازه ها که یکی از آن ها در حاشیه کوچه و بقیه در آخرین کوچه این راسته، یعنی آصفی 5 قرار دارند، به شغل «کبوتر فروشی» اختصاص پیدا کرده اند. این کبوتران در واقع همان کبوترانی هستند که مشهدی های قدیم در صحن عتیق یا انقلاب هنگام دان خوردن می دیدند. 

به عبارت بهتر این مغازه ها با ریشه در یک نذر کهن پا گرفته اند و آن نذر کبوتر است. در توضیح این سطر باید بگویم، در قدیم زائران بسیاری وقت ورود به مشهد یا مجاورانی که حاجتی داشتند پس از گرفتن حاجت، کبوترانی را در صحن حرم به پرواز در می آورند که جلد آسمان ملائک پاسبان حضرت رضا(ع) می شدند. این یعنی کبوتر فروش های این محدوده به زائرانی که نذر اهدای کبوتر به حرم مطهر رضوی دارند، کبوتر می فروشند. نذری که امروزه اگرچه کم رنگ شده اما به همت این مغازه داران همچنان زنده است و حیات دارد.


کهن کتاب فروشی منطقه

آخرین جلوه درخور توجه کهن این راسته کوچه کتاب فروشی آقای قاسمی است. این کتاب فروشی براساس ادعای مالک کنونی آن یعنی آقای قاسمی از همان سال های نخست پس از اخراج وراقان و کتاب فروشان از حرم مطهر رضوی یعنی سال های ابتدایی سده گذشته از سوی پدر او در این مکان احداث شده و هنوز به فعالیت خود ادامه می دهد.

 به عبارت بهتر کتاب فروشی قاسمی اگر نگوییم قدیمی ترین کتاب فروشی فعال کنونی مشهد است به طور قطع یکی از سه کتاب فروشی کهن شهر است. البته وضعیت کنونی این کتاب فروشی به نحوی است که تنها باید برای خرید کتاب های به نسبت قدیمی و آن هم اغلب مذهبی بدان مراجعه کرد و اگر کسی به دنبال خرید کتاب های روز است، مراجعه به کتاب فروشی قاسمی برایش سودی جز دیدن کتاب های قدیمی ندارد.


ره باغی به نام حضرت زهرا(س)

پایان بخش این مسیر اکنون ره باغ موسوم به حضرت زهرا(س) است. به عبارت بهتر در جریان تغییر و تحولات رخ داده در اطراف حرم مطهر رضوی در سال های اخیر هم ابتدا و هم انتهای این راسته کوچه با تغییرات بسیار روبه رو شده اند.

 در ابتدای کوچه همان گونه که پیش تر گفتیم مجموعه «شرق‌زیست» ایجاد شده و انتهای آن هم بر خلاف دوران گذشته که تا محدوده پایین خیابان می رسیده ، به ره باغ حضرت زهرا(س) ختم شده که جای بسیاری از بناهای قدیمی این راسته از جمله تعدادی کاروان سرا را گرفته است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44